واژگان و اصطلاحات انگلیسی مرتبط با دکوراسیون داخلی
یکی از دسته بندی های جالب توجه از لغات انگلیسی، واژگان مربوط به دکوراسیون داخلی هستند. این کلمات اغلب بسیار پرکاربرد هستند و آموختن آنها میتواند تأثیر چشمگیری در مهارت های مکالمه و درک مطلب شما داشته باشد.
کلمه هایی همچون:
- Interior
- Symmetry
- Wardrobe
- Carpet
- Sofa
- Plaster
- Caulking
- و غیره
از جمله واژه هایی هستند که باید در توصیف یک محیط داخلی، خانه یا دفتر از آنها بهره ببرید. شما میتوانید با ورود به این سایت به مجموعه بزرگی از دوره های آموزشی و مقالات رایگان دسترسی پیدا کنید، که کمک زیادی به تقویت زبان انگلیسی شما میکنند.
در ادامه مجموعه کاملی از کاربردی ترین واژگان و اصطلاحات انگلیسی مرتبط با دکوراسیون داخلی را بررسی خواهیم کرد.
واژگان انگلیسی عمومی در خصوص دکوراسیون داخلی
- Interior Design – طراحی داخلی
- Interior Decor – دکوراسیون داخلی
- Layout – طرحبندی، چیدمان فضاها و المانهای مختلف در داخل یک محیط
- Space Planning – برنامهریزی فضایی (محیطی)، فرآیند تحلیل و سازماندهی فضاهای داخلی برای استفاده هرچه بهینه تر.
- Aesthetics – زیباییشناسی
- Proportion – تناسب (برقراری یک ارتباط صحیح بین اندازهها و ابعاد مختلف در طراحی)
- Scale – مقیاس، اندازه یک المان نسبت به کل فضا.
- Focal Point – نقطه کانونی (قسمتی از فضا که بیشترین توجه را جلب میکند، مانند شومینه یا یک تابلو)
- Flow – جریان (نحوه حرکت و حس پیوستگی در فضا و محیط)
- Symmetry – تقارن، متقارن بودن
- Asymmetry – عدم تقارن
- Zoning – زونبندی، تقسیم بندی محیط به بخش های مختلف
- Partition Wall – دیوار حایل یا جداکننده (دیواری که بار ساختمان روی ان نبود و دیوار نازکی است که فقط برای جدا کردن بخش های مختلف فضا مورد استفاده قرار میگیرد)
- Ergonomics – ارگونومی (طراحی که مبتنی بر راحتی کاربران باشد)
- Circulation Space – فضای گردشی (فضای آزادی که برای حرکت کردن ساکنان در محیط خانه در نظر گرفته میشود، به آن فضای منفی هم گفته میشود)
واژگان انگیسی مرتبط با مبلمان و تزئینات
- Furniture – مبلمان (شامل انواع صندلی، میز، کمد و تخت ولوازم مربوط به نشیمن)
- Upholstery – رویهکوبی (مبلمان)
- Accent Piece – قطعات برجسته (عنصری تزئینی که به فضا شخصیت و جذابیت میبخشند، مانند تابلوها یا تاکسیدرمی ها، آینه های بزرگ و غیره)
- Statement Piece – قطعه شاخص (عنصری که به عنوان نقطه کانونی در دکوراسیون مورد استفاده قرار میگیرد ، مانند یک لوستر پرتمطراق در معماری کلاسیک)
- Throw Pillow – بالش تزئینی کوچک
- Wardrobe – جا رختی
- Cupboard – کابینت
- Chair – صندلی
- Shelf – طبقه، طاقچه
- Bookcase – کتابخانه
- Drawer – کشو، دراور
- Curtains / Drapes – پرده
- Rug –قالی یا قالیچه
- Carpet – فرش
- Desk – میز تحریر
- Bench – نیمکت
- Armchair – صندلی راحتی
- Oven – فِر
- Sofa – مبل، کاناپه
- Fireplace – اجاق
- Dining Room – اتاق ناهارخوری
- Ottoman – چهارپایه
- Cushion – کوسن
- Interior – داخلی
- Plain – ساده
- knick-knack – خرت و پرت
- ornament – تزئین کردن
- Glaze – لعاب، صیقل دادن
- Mural – نقاشی دیواری
واژگان انگلیسی مرتبط با نورپردازی دکوراسیون داخلی
- Lighting – نورپردازی
- Ambient Lighting – نور عمومی، نورمحیطی (نوری که فضای کلی اتاق را روشن میکند)
- Task Lighting
نور وظیفهای – نوری که برای انجام کارهای خاص مانند مطالعه یا آشپزی استفاده میشود. - Accent Lighting – نور تاکیدی (نوری که برای برجسته کردن اشیا یا نقاط خاصی از محیط به کار میرود)
- Pendant Light – چراغ آویز
- Chandelier – لوستر
- Sconce – چراغ دیوارکوب
- Natural Light – نور طبیعی (نوری که از طریق پنجرهها وارد فضا میشود)
- Track Lighting – نور ریلی (سیستمی از چراغها که روی ریل نصب میشوند و قابل جابجایی هستند)
- Dimmer Switch – کلید دیمر، پیچ تنظیم کننده شدت روشنایی نورها
- Warm Colors – رنگهای گرم (تُناژ زرد و قرمز)
- Cool Colors – رنگهای سرد (تُناژ آبی و سبز)
- Monochromatic – تکرنگ
- Contrast – کنتراست
- Tint and Shade – تهرنگ و سایه
واژگان انگلیسی مرتبط با رنگ و بافت
- Color Palette – پالت رنگی (مجموعهای انتخابی و محدود از رنگها که برای طراحی داخلی استفاده میشود)
- Neutral Colors – رنگهای خنثی (شامل رنگ های سفید، خاکستری، کرم و بژ)
- Accent Color – رنگ تاکیدی (یک رنگ خاص و متفاوت که اختلاف زیاد به زمینه عمومی داشته و برای جلب توجه در فضا بهکار میرود)
- Texture – بافت
- Matte Finish – پوشش (بافت) مات
- Glossy Finish – پوشش (بافت) براق
- Pattern – الگو
واژگان انگلیسی مرتبط با مواد و متریال
- Wood Paneling – دیوارپوش چوبی، پنل های چوبی دیواری
- Marble – سنگ مرمر
- Granite – سنگ گرانیت
- Laminate – لمینت (مادهای مقرونبهصرفه و براق برای پوشش سطوحی مانند کابینتها)
- Vinyl Flooring – کفپوش وینیل
- Tile – کاشی
- Wallpaper – کاغذ دیواری
- Concrete Finish – پوشش بتنی
- Plaster – گچ
- Textile – منسوجات (شامل مواد پارچه ای که در دکوراسیون داخلی مورد استفاده قرار میگیرند)
- Velvet – مخمل
- Linen – پارچه کتان، پارچه لینن
- Bamboo – چوب بامبو
- Composite Material – ماده کامپوزیت، مواد ترکیبی (موادی که از ترکیب چند متریال برای ایجاد دوام بیشتر ساخته شدهاند)
- Reclaimed Wood – چوب بازیافتی (چوبی که از سازههای قدیمی استخراج گشته و مجدداً مورد استفاده قرار گرفته است)
- Stainless Steel – استیل ضدزنگ
- Brushed Metal – فلز برسخورده (فلزی با سطح مات و خطوط ظریف)
- Ceramic Tile – کاشی سرامیکی
- Cork Flooring – کفپوش چوبپنبهای
واژگان انگلیسی مرتبط با سبکهای طراحی داخلی
- Modern – سبک مدرن (سبکی با خطوط تمیز، رنگهای خنثی و طراحی ساده)
- Minimalist – مینیمالیستی (سبکی که بر سادهگرایی و استفاده حداقلی از وسایل، رنگ، بافت و غیره تمرکز دارد)
- Industrial – صنعتی (یکی از زیرمجموعه های مدرن و سبکی با تأکید بر استفاده از المانهای خام مانند فلز و بتن)
- Bohemian (Boho) – بوهمین، کولیگونه (سبکی آزاد، خلاقانه و شلوغ مبتنی بر رنگها و الگوهای متنوع)
- Rustic – روستیک (سبکی با تاکید بر استفاده از مواد طبیعی مانند چوب و سنگ)
- Scandinavian – اسکاندیناویایی (طراحی داخلی متمرکز بر بر سادگی، عملکردگرایی و البته استفاده از رنگهای روشن)
- Classic – کلاسیک (سبکی مبتنی بر طراحیهای متقارن، فضاهای بزرگ و تزئینات پرجزئیات)
- Eclectic – التقاطی (ترکیبی از سبکها و المانهای مختلف برای ایجاد ظاهری منحصربهفرد در طراحی دکوراسیون داخلی)
- Art Deco – آرت دکو (سبکی متمرکز بر اشکال هندسی، استفده از متریالهای دکوری فلزی و رنگهای غنی)
- Mediterranean Style – سبک مدیترانهای (استفاده زیاد از رنگهای خاکی و متریالهایی همچون کاشی و چوب)
- Vintage – وینتیج (سبکی از طراحی داخلی که از طراحیهای قدیمیتر (معاصر) الهام گرفته شده است)
- Victorian – ویکتوریایی (سبکی پرجزئیات با تمرکز بر استفاده از پارچهها و مبلمان کلاسیک)
- Country Style – سبک روستایی (استفاده از متریالهای طبیعی و رنگهای گرم)
- Urban Style – سبک حومه شهری
- Futuristic Design – طراحی آیندهنگر (استفاده زیاد از المان های تکنولوژیک، خطوط مورب، نورهای موضعی رنگی، دکورهای فلزی و جزئیات زیاد)
واژگان انگلیسی مرتبط با معماری فضای داخلی
- Open Floor Plan – طرح (نقشه) باز (سبکی که در آن کمترین میزان دیوار حایل وجود دارد)
- Crown Molding – گچبری تاجی
- Archway – قوس
- Bay Window – پنجره خلیجی (پنجرهای که از دیوار بیرون زده و کمی فضای اضافی ایجاد میکند)
- Vaulted Ceiling – سقف گنبدی
- Wainscoting – دیوارپوش نیمارتفاع
- Partition – پارتیشن
- Baseboard – قرنیز
- Beading – تزیینات برجسته
- Stained Glass – شیشه رنگی
- Decorative Trim – حاشیه های تزئینی (برای زیباسازی مبلمان و دیوارها)
- Tapestry – پرده نقشدار
- Feature Wall – دیوار شاخص
- Artwork – آثار هنری
- Ornamentation – تزئینات
- Plasterboard (Drywall) – گچبرگ
- Caulking – درزگیری
- Joint Compound – خمیر درزگیری
- Sanding Block – سنباده
- Paint Roller – غلطک رنگ
سخن آخر
آشنایی با لغات و واژگان دکوراسیون داخی به شما کمک میکند تا بتوانید به خوبی و به صورت حرفه ای مکان های داخلی و فضاهای دکوراتیو را توصیف کرده و در خصوص آنان با دیگران به بحث و تبادل نظر بپردازید.
صحبت در مورد سلیقه تان در خصوص دکوراسیون داخلی و تزئینات محیطی یکی از بهترین و جذاب ترین روشها برای خودابرازگری و صمیمی شدن با دیگران است.
- محمد مهدی
- آذر 27, 1403
- 4 بازدید